هر چند پُر از عیب و گنه باشد دل
یک گوشه ی چشمی به شما دارد دل
آقا برسان مرا به شش گوشه ی خود
شاید بشود ز دیدنت حُر این دل
اللهم ارزقنا کربلا
دسخط
سین الف
هر چند پُر از عیب و گنه باشد دل
یک گوشه ی چشمی به شما دارد دل
آقا برسان مرا به شش گوشه ی خود
شاید بشود ز دیدنت حُر این دل
اللهم ارزقنا کربلا
دسخط
سین الف
کاش می شد که به چشمان تو عادت بکنم
در کنارت بنشینم و مِن و مِن نکنم
کاش میشد به دلت دست درازی بکنم
تا در آیینه دگر جای تو صحبت نکنم
دسخط
سین الف
دلم را عطر گیسویت صدا کرد
و ایمان مرا بی پرده تا کرد
اذان عشق را گفتی و قلبم
به سمت روی تو سجاده وا کرد
دسخط
سین الف
بی تابِ حضورت شدم و تشنه ی دیدار
پس کی شود آن روی چو ماه تو پدیدار؟
دسخط
سین الف
اگر بی او شدم روزی کنارم چای نگذاربد
من عادت کرده ام قندم فقط لب های او باشد
دسخط
سین الف
چشم هایم که به سمت رخ ماهت چرخید
اشک چشمم سر ذوق آمده و می رقصید!
در دلم ولوله و در سر من فکر تو شد
آخرین قلعه عشقی هوسم فتح تو شد
دسخط
سین الف
همه ام دلهره شد تا قَسَمَت جانم شد
به فدای همه ات جان ِ من ِ عاشق تو
دسخط
سین الف
من مست شدم ز دیدنت شهزاده
یک بار دگر بیا و دل را می ده
افیون شده ای، برای من الساعه!
از دوری تو خمار چشم و دیده
دسخط
سین الف
من غرق ِ در گناهم، کی میرسی به دادم!؟
حُر زمانه ام کن ، محتاج یک ندایم
اللهم عجل لولیک الفرج
دسخط
سین الف
عطش عشق ِ تو دارم، تو فقط بارانی
که نباریدی و قلبِ من ِ بیچاره هلاک!
دسخط
سین الف