رفته ای سنگ صبورم . . .
همه جا شب شده است !
حجم هر غصه برایم ،
دو برابر شده است
دستخط
سین الف
این روزها
دیوانه وار تر از همیشه دلتنگت میشوم
مثلا ،
چای که می نوشم
یاد گرمای دستانت می افتم !
به گل فروشی که می روم
هوس عطر نفسهایت را دارم ،
تیک تاک ساعت روی دیوار
مرا یاد صدای قلبت می اندازد !
و شب که می شود ،
گیسوانت ،
آه گیسوانت...!
دستخط
سین الف
روزی که گفتی برای همیشه میروم یکشنبه بود
و من از دوشنبه دلتنگی هایم جوانه زد
نفس هایم نبرد با زندگانی را از سه شنبه آغاز کردند
در چهار شنبه آنقدر بی تویی کشیدم تا بی من شدی
و پنج شنبه روزی بود که تو با یک دسته گل به دیدنم آمدی و گفتی
کاش نمی رفتی!
راستی من اول رفتم یا او؟؟!
دسخط
سین الف
اگر آغوش تو زندان تن من باشد
من به حبس ابد الدهر بسی مشتاقم !
دسخط
سین الف
تو باد بودی و از من گذشتی به ، سادگی
من ابر بودم ، و سیلاب بعد از تو پا گرفت
دسخط
سین الف
یا خنده هایت را دلم تفسیر کرده
یا که گلیویم پیش چشمت گیر کرده
در هر شرایط حال من جامانده در تو
عشقت زده آتش ، مرا تسخیر کرده
دسخط
سین الف