۲۷
مرداد
پریشان تر ز احوالم
فقط زلف تو در باد است
دسخط
سین الف
روزی که گفتی برای همیشه میروم یکشنبه بود
و من از دوشنبه دلتنگی هایم جوانه زد
نفس هایم نبرد با زندگانی را از سه شنبه آغاز کردند
در چهار شنبه آنقدر بی تویی کشیدم تا بی من شدی
و پنج شنبه روزی بود که تو با یک دسته گل به دیدنم آمدی و گفتی
کاش نمی رفتی!
راستی من اول رفتم یا او؟؟!
دسخط
سین الف
اگر آغوش تو زندان تن من باشد
من به حبس ابد الدهر بسی مشتاقم !
دسخط
سین الف
تو باد بودی و از من گذشتی به ، سادگی
من ابر بودم ، و سیلاب بعد از تو پا گرفت
دسخط
سین الف