۰۴
تیر
با هر نگاهی از تو من شعری مهیا کرده ام
دیوانی از دیوانگی تقدیم به تو.... دیوانه ات
دسخط
سین الف
با هر نگاهی از تو من شعری مهیا کرده ام
دیوانی از دیوانگی تقدیم به تو.... دیوانه ات
دسخط
سین الف
راندی تو مرا ، از خود و از خانه ی خویش
زین پس به کجا من بروم در پی خویش ؟
شب و روزم به ره منزل تو سر می شد
یک نظر دیدن رخسار چو ماهت ، می شد ؟
به دل پاره مجنون ، به فرهاد قسم
به دل سنگ توجانا و بنام تو قسم
رفتم از شهر پی گمشده ی نیمه خویش
بازهم یافت نشد آن صنم خانه خویش
دسخط
سین الف
گفتا به من عاشقتم مثل خودم با منطقی
گفتم به او عاشق شدن در منظرم بی منطقیست !
دسخط
سین الف